بازی نقش آفرینی Dungeons & Dragons درباره داستان سرایی در دنیای شمشیر و جادوست. این بازی از اصلهایی مانند «قدرت تخیل» کمک میگیرد و بر همین پایه پیش میرود. این بازی مانند تصویر سازی از یک قلعهی بلند، زیر آسمان توفانی شب است که یک ماجراجوی خیالی در شرایط مختلف چگونه تصمیم میگیرد و با چالشهای در پیشروی خود برخورد میکند.
در بازی D&D هر بازیکن یک ماجراجو (کاراکتر) خلق میکند و با ماجراجوهای دیگر هم مسیر میشود. در این مسیر ممکن است که این تیم یک غار تاریک، یک شهر مخروبه، یک معبد گمشده در جنگل و یا یک غار پُر شده از مواد مذاب زیر یک کوه مخوف را پیدا کنند. ماجراجوها میتوانند معما حل کنند، با کاراکترهای دیگر صحبت کنند، با هیولاها بجنگند و آیتمهای خارقالعاده جادویی و گنجهایی گرانبهایی را پیدا کنند.
با این حال، یک بازیکن دیگر، نقش راوی (Dungeon Master) را بازی میکند. راوی، ماجراهای مختلفی برای کاراکترهایی که تمام تصمیمات مانند این که کدام مسیر را انتخاب میکنند را خلق میکند. راوی بازی، ورودی به یک قلعه را به تصویر میکشد و بازیکنان تصمیم میگیرند که ماجراجوهای آنان چه کاری را انجام میدهند. آیا ماجراجوها از یک پل بسیار خطرناک رد میشوند؟ آیا همدیگر را با طناب به هم میبندند که احتمال پرت شدن یک دیگر را کم کنند؟ یا آیا به کمک یک جادو از بالای این پل پرواز میکنند؟ سپس راوی تعیین میکند که پس از تصمیمات بازیکنان چه اتفاقی برای کاراکترهای آنان میاُفتد. چون راوی میتواند چندین تصمیم مختلف بگیرد هر ماجراجویی به گونهای جذاب و غیر قابل پیش بینی خواهد بود.
در Dungeons and Dragons هر چیزی ممکن است ولی این تاس است که تصمیم آخر را میگیرد.
بر خلاف یک بازی بر پایه تخیل، D&D به داستان بازی، پایه و قوانین میدهد و یک راهی برای تعیین کردن عواقب تصمیمات ماجراجو میشود. بازیکنان برای مشخص کردن این که آیا حملهی آنها به هدف میخورد یا نه، یا این که در سفرشان آیا میتوانند از یک صخره بالا بروند یا نه، یا آیا میتوانند جان سالم از یک تیر جادویی نورانی به در ببرند باید «تاس» بریزند. در D&D هر چیزی ممکن است ولی این تاس است که تصمیم آخر را میگیرد.
بازی D&D تشکیل شده از یک گروه از کاراکترهاست که با هم، داستانی که راوی به آنها ارائه میکند را شروع میکنند. هر کاراکتر قابلیت و توانایی خاص خود را به شکل نمره توانایی، ویژگیهای هر نژاد، تجهیزات و وسایل جادویی به گروه میآورد. هر کاراکتر به خاطر قدرت و نقطه ضعفهای مختلف، با کاراکترهای دیگری تفاوت دارد. به همین دلیل بهترین گروه، گروهی است که یکدیگر را کامل و نقطه ضعفهای یکدیگر راپو شش میدهند. ماجراجویان باید با یکدیگر همکاری کنند تا با موفقیت ماموریت خود را به پایان برسانند.
ماجراجویی در این بازی
ماجراجویی قلب این بازی است، یک داستان با یک ابتدا، وسط و یک پایان. این ماجرا میتواند توسط راوی نوشته شده باشد و یا از یک کتابفروشی خریده شده باشد و برای کامل کردن نیازهای راوی تغییرات لازم را دیده باشد. در هر دو شرایط یک ماجراجویی، نیازمند یک پایهی خارقالعاده است، حال چه یک غار زیرزمینی، یک قلعهی فروریخته، یک طبیعت بکر و وحشی و یا یک شهر شلوغ باشد. این ماجراها نیازمند یک سری کاراکترهای بسیار قوی هستند. مانند کاراکترهای ساخته شده توسط بازیکنان و چه کاراکترهایی که توسط کسی کنترل نمیشوند (که به آنها اصطلاحاً NPC گفته میشوند). این کاراکترها میتوانند مشتریان یک مغازه، دوستان و یا دشمنان شما در طول داستان، استخدام شدگان و یا سیاه لشگر داستان بازی باشند. اغلب، یکی از NPC ها، یک جنایتکار است که دستور کار او بیشتر از یک اقدام ماجراجویانه است.
سه اصل مهم در ماجراجویی
در طول این داستان، کاراکترها با انواع و اقسام موجودات، اشیاء و شرایطی رو به رو میشوند که باید به روشهای مختلفی از آنها عبور کنند. موجودات در بعضی از مواقع تمام تلاششان را میکنند تا دشمنانشان را بکشنند و یا دستگیر کنند. در شرایط دیگر ماجراجویان با یک هدف مشخص در ذهنشان با موجودات دیگر (و یا حتی یک وسیله جادویی) صحبت میکنند و بیشتر ماجراجویان وقتشان را صرف حل کردن معما، رد شدن از یک مانع، پیدا کردن یک شئ مخفی و یا حل وضعیت کنونی میکنند. در همین حال ماجراجویان دنیا را میگردند، تصمیم میگیرند که از کدام مسیر حرکت کنند و دربارهی حرکت بعدیشان فکر میکنند.
ماجراها و ماموریتها در طول بازی، پیچیدگی متفاوتی دارند. یک ماموریت کوتاه، ممکن است چندین چالش ساده بیشتر نداشته باشد و بیشتر از یک جلسه بازی به طول نکشد. یک ماموریت طولانی شاید شامل صدها مبارزه، مقابله و چالشهای دیگر باشد و چندین جلسه طول بکشد. معمولا در آخر هر ماموریت ماجراجویان به شهر و تمدن بازمیگردند تا استراحت کنند و از غنایم سفر طولانی خود لذت ببرند.
ولی این آخر داستان نیست. یک ماجراجویی مانند یک قسمت از یک مجموعه تلویزیونی است که از چندین صحنهی جذاب ساخته شده باشد. و کمپین این کاراکترها مانند کل آن سریال میماند که از ابتدا تا انتها همراه با راوی پیش میروند.
ماجراجویان توانایی انجام هر کاری که بازیکنان آنها میتوانند فکرش را بکنند را دارند اما صحبت در مورد این سه اصل میتواند کمکشان کند. «جهانگردی و اکتشاف»، «برخوردهای اجتماعی» و «مبارزه».
جهانگردی و اکتشاف
شامل حرکت ماجراجویان در دنیا و هم مقابه با اشیاء و شرایطی است که نیازمند توجه آنان است. جهانگردی و اکتشاف این است که بازیکنان آنچه را که میخواهند انجام دهند را توصیف کنند و راوی به بازیکنان بگوید که چه اتفاقی میاُفتد. در ابعاد بزرگ میتواند شامل این باشد که کاراکترها روز خود را صرف گشتن دنیا باشند و یا یک ساعت مشغول گذشتن از غارهای زیرزمینی باشند. در ابعاد کوچک میتواند کشیدن یک دستگیره در یک غار باشد که ببینند چه اتفاقی بعد از آن میافتد.
برخوردهای اجتماعی
درمورد صحبت کردن ماجراجویان با کسی دیگر (یا چیز دیگری) است. به عنوان مثال اعتراف گرفتن از یک مأمور دستگیر شده برای فاش کردن در ورودی غار گوبلینها (Goblins) نمونهای از یک برخورد اجتماعی است و یا گرفتن اطلاعات از یک زندانی آزاد شده باشد، یا درخواست بخشش از رئیس اُرکها (Orcs) و یا حتی متقاعد کردن آینهی پرحرف سحرآمیز باشد که یک مکان دور را به ماجراجویان نشان دهد. شما در بازی D&D مختارید، پس برخورد اجتماعی شما یک اصل مهم در ماجراجویی شما خواهد بود.
مبارزه
شامل کاراکترها و موجوداتی است که شمشیرهایشان را در هوا میچرخانند، جادوها را اجرا میکنند و برای پیدا کردن یک موقعیت بهتر مانور میدهند و… همه برای شکست دادن دشمنانشان است که چه بسا به معنی کشتن دشمنان، گرفتن اُسرا، یا وادار کردن به فرار باشد. مهمترین عنصر یک جلسه بازی D&D مبارزه است. موجودات هر کدام به نوبت کار خود را انجام میدهند تا مطمئن بشوند که هر کسی شانسی برای بازی کردن دارد. حتی در شرایط یک جنگ منظم، هنوز فرصت زیادی برای ماجراجویان وجود دارد که به بررسی محیط بپردازند و با موجودات دیگر از جمله دشمنان و یا هم پیمانان مقابله کنند.